دین شناسی استاد مطهری

متن

در تاریخ همه‏ی جوامعی که تاکنون بوده‏اند، دین عنصری پایدار، مؤثر و نیرومند بوده است و در فرهنگ جوامع نقش محوری به خود اختصاص داده است. به همین دلیل، مطالعه و شناخت دین یک جزء ضروری شناخت جامعه و فرهنگ بشری می‏باشد. اما دین، دارای چنان ابعاد پیچیده‏ای است که هرگز دانش واحدی، به تنهایی، نمی‏تواند همه‏ی ابعاد آن را به طور جامع مورد بحث و بررسی قرار دهد. از این رو باید به کمک علوم مختلفی به مطالعه و بررسی دین پرداخت. به همین خاطر است که فیلسوفان، متکلمان، مورخان، انسان شناسان، پدیدار شناسان، روان شناسان و جامعه شناسان، از منظرهای مختلفی به بررسی ابعاد متنوع دین پرداخته و آثار ارزش‏مندی را در عرصه‏ی فلسفه‏ی دین، کلام، تاریخ ادیان و... ارائه کرده‏اند. در جامعه‏ی فکری - دینی ما هم، در چند سال اخیر، مطالعات و پژوهش‏های دینی اهمیت و جایگاه خاصی پیدا کرده است. در این میان، بررسی فلسفی و کلامی این مباحث (در مقایسه با سایر روش‏ها) همواره از اولویت خاصی برخوردار بوده است. استاد مطهری ضمن این که به عرصه‏های متنوع علمی توجه داشته و در آثار و نوشته‏های خود از آنها سخن گفته است، علاقه و تعلق خاطر ایشان به فلسفه و کلام غیر قابل انکار است. (ر. ک: مطهری، 1374 الف، 441)

استاد، هم از بعد فلسفی و هم از بعد کلامی پاره‏ای از مباحث دین شناختی را مورد بحث و بررسی قرار داده که در اینجا برخی از آنها را طرح خواهیم کرد.

تعریف دین

تعریف دین یکی از اساسی‏ترین مباحث دین پژوهی معاصر است که حل بسیاری از موضوعات دین شناختی متوقف بر آن است. برخی دین شناسان، نظر به مشکلاتی که تعریف دین را احاطه کرده و آن را امری دشوار و مناقشه‏آمیز ساخته است، مسأله‏ی تعریف دین را «خان اول» در وادی هفت خان دین‏شناسی نامیده‏اند. در واقع همه‏ی تعریف‏های عرضه شده به گونه‏ای دلبخواهی بوده، و ابزارهایی هستند که می‏توان به گونه‏های مختلفی آنها را به کار گرفت. در هر تعریف، مشابهت‏ها و تفاوت‏ها مورد اشاره قرار گرفته و یک جنبه بیش از بقیه جوانب مورد تأکید واقع می‏شود. (همتی، 1379 ، 20) در اینجا به برخی از تعاریفی که ویلیام آلستون در مقاله‏ای تحت عنوان «دین» آورده است، اشاره می‏کنیم: (آلستون، 1376 ، 19-20)

1 ) دین، اعتقاد به خدایی سرمدی است؛ یعنی اعتقاد به این که حکمت و اراده‏ی الهی بر جهان حکم می‏راند [خدایی] که با بشر دارای مناسبات اخلاقی است. (جیمز مارتینو)

2 ) دین تصدیق این مطلب است که تمام اشیاء تجلیات قادری هستند که فراتر از شناخت ماست. (هربرت اسپنسر)

3 ) تلاشی است برای نشان دادن واقعیت کامل خیر از طریق تمام جنبه‏های وجودی انسان. (برادلی)

4 ) دین اخلاقیاتی است که به کمک احساسات، تعالی یافته، برانگیخته شده و فروزان گشته است. (ماتیو آرنولد)

5 ) دین شور و احساسی است که بر ایمان به سازواری میان ما و جهان در کل تکیه دارد. (ام. ئی. مک تاگارت)

6 ) دین یک فرد عبارت است از بروز تلقی نهایی وی از جهان، و حاصل جمع معنا و مفاد بصیرت کامل وی نسبت به امور. (ادوارد کایرد)

استاد مطهری به مباحثی چون علم و دین، منشأ دین و آزادی، دین و اخلاق پرداخته است، که لازمه‏ی طرح این مباحث آن است که از قبل تعریفی از دین ارائه شود. اخذ هر موضعی در بیان نسبت دین با امور دیگر منوط به تصور معین از دین خواهد بود. بنابر این، فهم دین‏شناسی استاد محتاج فهم دقیق تصور ایشان از چیستی دین است. (فرامرز قراملکی، 1381 ، 117) البته استاد تعریف دین را به عنوان موضوعی مستقل مورد بحث و بررسی قرار نداده‏اند و تنها در برخی موارد به آن اشاره کرده‏اند.

نکته‏ای که باید در بررسی نظریه‏ی دین شناختی استاد مورد توجه قرار گیرد این است که ایشان در بحث از دین، همواره ادیان الهی را مد نظر داشته، و لذا مکاتب بشری و ادیان غیر الهی را خارج از محدوده‏ی دین می‏داند.

استاد از دین به مکتب تعبیر نموده و آن را طرحی جامع و منسجم می‏داند که هدف اساسی آن، کمال و سعادت انسان است:

[منظور از مکتب] یک تئوری کلی، یک طرح جامع و هماهنگ و منسجم که هدف اصلی آن، کمال انسان و تأمین سعادت همگانی است و در آن، خطوط اصلی و روش‏ها، بایدها و نبایدها، هدف‏ها و وسیله‏ها، نیازها و دردها و درمان‏ها، مسؤولیت‏ها و تکلیف‏ها مشخص شده باشد و منبع الهام تکلیف‏ها و مسؤولیت‏ها برای همه‏ی افراد بوده باشد. (مطهری، 1381 الف، 55)

بنابر این، هر دین و مکتبی دو بخش دارد؛ جهان بینی و ایدئولوژی. جهان بینی عبارت است از نوع برداشت و دیدگاهی که یک مکتب درباره‏ی جهان هستی ارائه می‏کند. جهان بینی به مسأله‏ی معروف «شناخت» مربوط می‏شود؛ لذا از مختصات انسان بوده و به نیروی اندیشه و تفکر و قدرت ارزیابی از مجموع هستی بستگی دارد. (مطهری، 1375 الف، 23 ؛ 1381 الف، 75-76) جهان بینی هر مکتبی، زیرساز و تکیه گاه فکری آن مکتب به شمار می‏رود.

همه‏ی دین‏ها و آیین‏ها و همه‏ی مکتب‏ها و فلسفه‏های اجتماعی متکی بر نوعی جهان بینی بوده است. هدف‏هایی که یک مکتب عرضه می‏دارد و به تعقیب آنها دعوت می‏کند و راه و روش‏هایی که تعیین می‏کند و باید و نبایدهایی که انتشار می‏کند و مسؤولیت‏هایی که به وجود می‏آورد، همه، به منزله‏ی نتایج لازم و ضروری جهان بینی‏ای است که عرضه داشته است. (مطهری، 1381 الف، 75 ؛ 1375 الف، 25)

منشأ دین

منبع:ensani.