تعریف دین از نگاه متفکران غربی و اسلامی/ حقیقت تجربه دینی چیست؟
حقیقت دین
مفهوم دین، از مفاهیم کلی است و قابلیت صدق حمل بر مصادیق گوناگون را دارد. باید گفت که مفهوم دین از سنخ مفاهیم ماهوی، فلسفی و منطقی نیست؛ زیرا مفهوم دین، ماهیت و حدود وجودی مصادیق خود را مشخص نمی کند تا مفهوم ماهوی باشد. همچنین مفهوم دین با کند و کاو و مقایسه دو چیز که وجود یکی از آنها متوقف بر وجود دیگری باشد، انتزاع نمی شود، تا مفهوم فلسفی گردد و همچنین مفهوم دین از ملاحظه ی مفاهیم دیگر و در نظر گرفتن ویژگی های آن ها انتزاع نمی گردد تا مفهوم منطقی به شمار آید.
حاصل سخن آنکه، مفهوم دین از سنخ مفاهیم ماهوی و دربردارنده ی مفاهیم نوع، جنس، فصل، عرض عام، عرض خاص نیست، پس تعریف حقیقی بر نمی دارد. بنابراین، دین پژوهان ناچارند در تعریف دین به تعاریف لفظی اکتفا کنند. اگر موضوع پژوهش یک مصداق معین از مصادیق متعدد دین باشد، باید به تعریف مصداقی روی آورد.
تعریف دین از نگاه متفکران غربی
1. تعاریف هنجاری و ارزشی: شلایر ماخر، موسس الهیات اعتدالی، دیانت را موضوع تجربه معرفی کرده و احساس وابستگی مطلق و احساس تناهی در برابر نامتناهی را، عنصر مشترک همه ادیان می داند.
2. تعاریف ماهوی و توصیفی: تعاریف ماهوی در جستجوی پاسخ به این پرسش اند که دین چه ماهیتی دارد؟ از دیدگاه هربرت اسپنسر، دین اعتراف به این حقیقت است که کلیه موجودات، تجلیات نیرویی هستند که فراتر از علم و معرفت ماست.
3. تعاریف کارکردگرایانه: این دسته از تعاریف یکنواخت نیستند و بر این مطلب دلالت دارند، که دین چه کاری انجام می دهد؟ پاره ای از آنها کارکردهای فردی یا اجتماعی دین و پاره ای دیگر کارکردهای منفی یا مثبت را گزارش داده اند. برای نمونه، براولی می گوید: دین بیش از هر چیزی کوششی است برای انکه حقیقت کامل خیر را در تمام وجود و هستی مان باز نماییم.
تعاریف ترکیبی: این دسته از تعاریف، به گونه ای متنوع اند که انواع گوناگونی از تعاریف اعتقادی-اخلاقی، اعتقادی-سمبلیک، اعتقادی-آدابی و غیره را دربر دارند.
برای نمونه، از دیدگاه کارل دول #دین، عبارت است از نظام متحد اعتقادات و آداب، که به یک حقیقت مافوق تجربی و متعالی مرتبط می شوند و تمام معتقدان و پیروان خویش را در جهت تشکیل یک جامعه اخلاقی، وحدت می بخشد.
تعریف دین از نگاه متفکران اسلامی
از نظر علامه طباطبایی، دین مجموعه ای از اعتقادات و مقررات متناسب با آن ها را که در مسیر زندگی مورد عمل قرار می گیرد، تعریف دین دانسته اند.
استاد جوادی املی در تعریف دین بر این باور است که دین، مجموعه ی عقاید، اخلاق، قوانین و مقرراتی است که برای اداره ی امور جامعه انسانی و پرورش انسان ها باشد که اگر مجموعه حق باشد، آن را دین حق می نامند.
بنابراین دین حق، دینی است که عقاید، قوانین و مقررات ان از طرف خداوند نازل شده و دین باطل، دینی است که از ناحیه غیر خداوند تنظیم و مقرر شده است.
تعریف برگزیده از دین
از نظر استاد خسروپناه تعریف دین، با سه رویکرد تجربی، عقلی و نقلی عرضه می گردد.
رویکرد تجربی و جامعه شناختی
رویکرد تجربی یا جامعه شناختی، بدین گونه است که تمام مصادیق دین، اعم از ادیان الهی و بشری، توحیدی و غیر توحیدی، آسمانی و زمینی مورد مطالعه قرار گرفته و از بحث و بررسی آنها، تعریفی ارائه می گردد که جامعه همه افراد و مانع همه اغیار باشد.
بسیاری از محققان معتقدند که ارائه تعریف جامع و مانع، از همه ادیان محقق و موجود، میسر نیست؛ زیرا: اولا ادیان در طول تاریخ، دست خوش تغییرها و تفسیرهای گوناگون شده اند و منشأ زایش فرقه ها و مذاهب متنوع و متکثر گشته اند.
ثانیا تعریف دین، مسأله آغزین دین پژوهی نیست. چیستی دین از مبانی معرفت شناختی، انسان شناختی، هستی شناختی و وظیفه شناسی برخوردار است. روش شناسی تعریف دین، نیز در پذیرش و ترجیح تعریفی بر تعاریف دیگر، تأثیرگذار است.
به نظر استاد خسروپناه، می توان با رویکرد تجربی و جامعه شناختی، سه ویژگی مشترک را به همه ادیان الهی و بشری نسبت داد؛ یکی، باور به جهان باطنی و ملکوتی در برابر جهان ملکی و ظاهری. دوم، باور به مسأله نجات و رستگاری. سوم، ارایه نظام توصیفی و ارزشی برای اکتشاف ربط ملک و ملکوت و دست یابی به نجات و رستگاری. همه ادیان الهی و بشری بر این باورند که می توانند به انسان، ترابط ظاهر و باطن یا ملک و ملکوت، چگونگی گذر از ظاهر و رسیدن به باطن جهان و دست یابی به نجات و رستگاری را به آدمیان نشان دهند. اما رویکرد تجربی نمی تواند حقانیت یا بطلان این ادعا را کشف کند و دین حق را از دین غیر حق متمایز سازد و تنها به گزارش آن بسنده می کند. پس کشف حقانیت ادعای ادیان باید توسط رویکرد منطقی میسر شود.
رویکرد عقلی و منطقی
فرایند روش منطقی بدین گونه است که قواعد منطقی و بدیهیات، وجود خداوند حکیم و جامع جمبع کمالاترا اثبات می کند، بر اساس عدالت و حکمت الهی به لزوم حیات پس از مرگ می پردازد و نشان می دهد که بینش ها، منش ها و کنش های دنیوی با جهان آخرت پیوند دارد. آن گاه ثابت می کند که ابزار و منابع عادی بشر مانند: عقل و تجربه و شهود، توان کشف ترابط این دو ساحت هستی؛ یعنی دنیا و آخرت یا ظاهر و باطن یا ملک و ملکوت و نیز تأمین سعادت و نجات آدمی را ندارد. پس حکمت الهی، ضرورت راهنمایی بشر را اقتضا می کند.
رویکرد نقلی و درون دینی (تعریف دین )
سومین رویکرد، رویکرد نقلی و درون دینی و مراجعه به نصوص دینی است. واژه #دین در برخی از متون دینی، مانند: اوستا، تورات و قرآن به کار رفته است. بررسی معنا شناختی این واژه می تواند شناخت حقیقت دین را تأمین کند.
واژه دین در اوستا
منظور از دین، دَئِنا است. و آن را به معنای نگاه کردن و نگریستن گرفته اند؛ ولی نه به معنای دیدن معمولی، بلکه منحصرا به معنای نگریستن دینی و شهود؛ یعنی وسیله ای که آدمی، حقیقت خدایی را با آن در می یابد.
واژه دین در تورات
دین و مشتقات آن در تورات به معنای داوری و جزاء در زندگی این جهانی – نه جزا و داوری، در حیات پس از مرگ- به کار رفته است. البته باید گفت واژه ی دین و مشتقات آن در تورات به معنای جزا و داوری این جهانی به کار رفته است، لکن این واژه در تلمود، به معنای داوری و جزا در قیامت به کار رفته است.
واژه دین در قرآن
کلمه دین در قرآن و سنت به معانی گوناگونی به کار رفته است از جمله:
الف- آیین و کیش (نظام معرفتی و ارزشی) اعم از حق و باطل: مانند «لکم دینکم ولی دین».
ب- آیین (نظام معرفتی و ارزشی) الهی و حق: « و وصی بها ابراهیم بنیه و یعقوب یا بنی ان الله اصطفی لکم الدین فلاتموتن الا و انتم مسلمون».
ج- جزا و حساب: «مالک یوم الدین».
د- قوانین شریعت: یوسف:76.
ه- اطاعت و عبودیت و دینداری: « انا انزلنا الیک الکتاب بالحق فاعبد الله مخلصا له الدین».
و- اعتقادات قلبی و ایمان: بقره: 256
ز- اسلام
بررسی معناشناختی آیات قرآن نشان می دهد که وازه دین، در دو معنای به ظاهر متفاوت، بیشتر از معانی دیگر به کار رفته است: یکی، معنای آیین و آداب یا شریعت و قوانین که از آیات «لکم دینکم ولی دین» و غیره استفاده می شود.
دوم، معنای داوری، جزا، پاداش، کیفر، حساب و مانند اینها که از آیات «مالک یوم الدین» و... به دست می آید.
تأمل معناشناختی در این دو دسته معنا، خاستگاه و ریش? معنایی واحدی را برای واژه ی دین در قرآن نشان می دهد. ریشه این ارتباط با یک پیش فرض قرآنی کشف می گردد. آن پیش فرض عبارت است از ترابط تکوینی اعتقادات و اعمال با نتیجه آن ها که به خوبی از آیات فراوان دیگری به دست می آید.
از مباحث گفته شده در چیستی دین، چند نتیجه می توان گرفت:
1.معنای پایه، عبارت است از بار معنایی که در یک واژه، با تمام صورت های گوناگون صرفی و نحوی وجود دارد. مانند بستن و حبس کردن در واژه عقل که در همه مشتقات آن دیده میشود.
2.واژه دین، در قرآن به دو معنای اصلی این جهانی و جهان پس از مرگ، به کار رفته است. در حوزه معنایی این جهانی، عبارت است از رفتارها و اعمال مبتنی بر پیام پیشوایان و حدود الهی که دین قیم و دین حق خوانده می شود و حوزه معنایی جهان پس از مرگ، عبارت است از انتقال نیکوکاران و مومنان به بهشت و پاداش حیات جاودان و انتقال بدکاران و کافران به دوزخ و عذاب ابدی. این دو معنا، نشانگر این است که از دیدگاه قران هم زندگی این جهانی و هم زندگی عالم پس از مرگ، تقدس دارد.
3. منبع شناخت هر گزاره دینی از گزاره ی غیر دینی، منابعی هستند که بتوانند به صورت قطع این ترابط دنیا و اخرت یا ملک و ملکوت را تبیین کند و آن منابع، تنها منابع دینی هستند که اولا توسط شارع مقدس نازل شده است یعنی قرآن و سنت. ثانیا عقلی که به کشف قطعی برآیند اخروی اعتقادات و اعمال دنیوی دست یابد. پس تمام گزاره هایی که توسط شارع مقدس بیان شده باشد، گزاره دینی تلقی می شود.
4.صراط مستقیم در قرآن، همان دین الهی است.
5.مباحث گذشته، نشان از هماهنگی معناشناختی در حقیقت دین با رویکرد تجربی، عقلی و نقلی دارد. حقیقت دین، عبارت است از آموزه های بیانگر برآیند جزایی بینش ها و منش ها و کنش های دنیوی، به گونه ای که سعادت و نجات انسان را تأمین کند. اگر این بیان گری به حق تعالی مستند گردد، دین حق و الهی و در غیر این صورت، دین باطل و غیر الهی به شمار می آید؛ هرچند آموزه های حقی در ادیان باطل وجود داشته باشد، ولی مجموعه آموزه های حق و باطل، سعادت و نجات نهایی را برآورده نمی کند.
منبع:mehrnews